به گزارش خبرنگار ایبنا، علی حسین نبیزاده؛ عضو هیئت مدیره مرکز مبادله ارز و طلای ایران در نشست حکمرانی ارزی؛ هماهنگی در سیاستگذاری و اجرا که چهارمین نشست تخصصی از دهمین همایش سالانه اقتصاد مقاومتی با موضوع حکمرانی ارزی، ثبات و رونق اقتصادی است، با اشاره به اینکه تعریف حکمرانی ارزی از دید برخی افراد دقیق و درست نیست، اظهار کرد: نگاه اغلب افراد نسبت به مسئله ارزی، تسویه نرخ ارز با عرضه و تقاضا است، حال اینکه مسئله اصلی نرخ ارز نیست. بنده حکمرانی ارزی را در کنترل نرخ ارز تعریف نمیکنم بلکه اهمیت آن در انتظارات است. وقتی انتظارات مردم کنترل شود و اجازه اثرگذاری منفی بر انتظارات مردم داده نشود، حکمرانی ارزی محقق شده است. وقتی روان و انتظارات مردم را با یک تحلیل ساده و پیش پا افتاده با آوردن نمودار خالص داراییهای خارجی بانک مرکزی بر هم میزنند و کاهش خالص داراییهای خارجی را ارزپاشی تحلیل میکنند، در جامعه انتظارات ایجاد میکنند. این در حالیست که خالص داراییهای خارجی حاصل تفریق دارایی و بدهیها است. وقتی در گذشته معادل ریالی منابع ارزی بلوکه شده پرداخت شده با آزادسازی آنها باید فروخته شود. ارز بلوکه شده در حال فروش است و خود را در کاهش خالص ذخایر ارزی نشان میدهد.
وی با اشاره به اینکه حکمرانی ارزی یعنی کنترل انتظارات جامعه، گفت: سیاست یارانهای دولت به سیاست ارزی بانک مرکزی گره خورده است. بانک مرکزی در سیاست یارانهای موضعی نسبت به نرخ ارز ندارد. اصلا مسئله این نیست که بانک مرکزی موافق یا مخالف تخصیص ارز به خودرو است بلکه مسئله بودجه ارزی است. باید بودجه ارزی مشخصی وجود داشته باشد تا مصارف هر بخش مشخص شود. در مسئله ارز همه نگاهها به بانک مرکزی معطوف میشود، اما بانک مرکزی اجرا کننده است و ثبت سفارش از بخشهای دیگر انجام میشود. وقتی موضوع ارز میشود همه نگاهها به سمت بانک مرکزی میرود.
نبی زاده بیان کرد: در برخی مواقع رفع تعهد صادراتی به درستی انجام نمیشود و بانک مرکزی اختیارات لازم را برای پیگیری و کنترل میزان تقاضای ارزی و رفع تعهد ارزی برای دریافت منابع را نداشت. چیزی که تحت عنوان اختیارات در بانک مرکزی بیان شد نیز همین بخش بود. وقتی در مورد حکمرانی ارزی صحبت میکنیم هر بخش، از ناحیه دید دستگاه خود در رابطه با آن صحبت میکند. علت این مسئله نبود حکمرانی ارزی یکپارچه و تعریف دقیقی نسبت به آن در تمام دستگاهها است. حکمرانی ارزی نباید در نرخ ارز قضاوت شود. حکمرانی ارزی حتی نباید در سیاست ارزی و یارانه ارزی تعریف شود بلکه باید در انتظارات تورمی مردم تعریف شود.
عضو هیئت مدیره مرکز مبادله ارز و طلا گفت: مشاهده میشود که برخی برای عدم ثبات بازار ارز روایتسازی میکنند. مثال این مسئله در روایتهای نادرستی که از کاهش خالص داراییهای خارجی بانک مرکزی میشود، مشاهده شده است. در جنگ روایتها هنوز نتوانستهایم سوار بر بازار شویم و پیشرو باشیم تا اجازه سوءاستفاده داده نشود. در حوزه ارزی یکی از آرزوها ایجاد برنامهای برای منابع و مصارف ارزی است. اینکه میزان ارز مورد نیاز هر بخش مشخص شود و بیشتر از آن تخصیص داده نشود. در بازار تسهیلات هیچ فردی به دنبال نرخ سود آزاد نیست. چرا که به هر حال هر فردی میتواند تسهیلات دریافت کند. زمانیکه نیازها در بستر رسمی برطرف شود دیگر فضایی برای بازار غیررسمی باقی نمیماند. مرکز مبادله ارز و طلا به همین دلیل ایجاد شده تا به تمام نیازهای مشروع در این بستر پاسخ داده شود تا دیگر بازار غیررسمی هیچ نقشی نداشته باشد. علت اینکه در حال حاضر بازار غیررسمی مطرح میشود، عدم تامین تمام نیازها در بستر رسمی است. به منظور تامین تمام نیازهای مشروع در مرکز مبادله ابزارهایی ایجاد میشود.
وی افزود: از طریق بازار فروارد، فعال اقتصادی مطمئن میشود که دو ماه دیگر میتواند ارز مورد نیاز خود را دریافت کند. طلا نیز مانند ارز است و باید بستر رسمی برای آن ایجاد شود. ماهیت بازار سرمایه صعود است و سرمایهگذاران در بورس با نگاه صعودی سرمایهگذاری میکنند؛ بنابراین روند قیمتها آنطور که دولت در نظر دارد حرکت نمیکند. بر همین اساس طلا مورد تاکید بانک مرکزی قرار گرفت تا بازار رسمی برای آن وجود داشته باشد. سواپ یکی از ابزارهایی است که در تمام دنیا از آن استفاده میشود و این در حالیست که در ایران این ابزارها وجود ندارد. بانکهای مرکزی دنیا با استفاده از این ابزارها سیاستهای خود را پیش میبرند و در نبود این ابزارها نمیتوان انتظار سیاستگذاری شبیه به کشورهای پیشرفته را داشت.
نبی زاده با بیان اینکه با مشتقات و ابزارهایی که در حوزه ارزی وجود دارد میتوان تمام نیازها را برآورده و اقدام به سیاستگذاری ارزی کرد، اظهار داشت: زمانیکه برنامه ریزی حوزه ارزی وجود داشته باشد و ابزارها در آن فعال باشد میتوان کریدوری را برای نرخ ارز در نظر گرفت و آن را تثبیت کرد. اگر به عنوان کشور تحریم شده صحبت کنیم، در استفاده از بسیاری از روشها محدودیتهایی داریم. برای مثال روسیه تحریم ثانویه نیست و در بسیاری از موارد با ایران همکاری نمیکند. یکی از انتقادهایی که به برجام وارد شد نیز این بود که در مذاکرات به تحریمهای ثانویه و حوزه بانکی پرداخته نشده بود. بانک مرکزی از ابزارسازی از منظر مدیریت جریان وجوه استقبال میکند و پژوهشگران و فعالان حوزه ارزی میتوانند پیشنهادات خود را ارائه کنند.